پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024

خبرگزاری حوزه/ مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه قم در پاسخ به پرسشی در خصوص فلسفه و حکمت بلاها و مشکلاتی که از جانب خداوند برای مومنین به وجود می‌آید، دلایل آن را با بهره‌گیری از آیات قرآن و روایات اهل‌بیت(ع) تشریح کرد.

متن سئوال و پاسخ این مرکز که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار گرفته است به شرح ذیل است.

 فلسفه و حكمت  وقوع بلاها  ومشكلات و مصائب از جانب خداوند براى مؤمنين چيست؟

پاسخ: براى روشن شدن حقيقت امر، استفاده از آيات و روايات و سخن بزرگان، پاسخ را در چند بخش بيان مى نمائيم:

الف) برخى بلاها و مصائب آثار و نتيجه اعمال خود انسان هاست، از اين رو نسبت به برخى مؤمنين مى توان گفت؛ آن ها خود باعث فرو فرستادن بلا از جانب خداوند هستند، یعنی در طول زندگى لغزش هايى از آن ها سر مى زند كه مستوجب تنبيه است و خداوند به خاطر ايمان اين اشخاص عذاب آن ها را در قالب بلا  در اين دنيا فرو مى فرستد و عذاب آن ها را به آخرت محوّل نمى كند و به اين وسيله آن ها را از آلودگى پاك كرده و آماده متنعّم شدن از نعمت هاى اخروى مى گرداند. در حديثى از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمودند: «انّ العبد اذا كثرت ذنوبه و لم يكن عنده من العمل ما يكفرها ابتلأه بالحزن ليكفرها;[1] هنگامى كه بنده اى گناهانش افزون شود و اعمالى كه آن را جبران كند نداشته باشد، خداوند او را گرفتار اندوه مى كند تا گناهانش را پاك كند.»

ب) اين سؤال كه چرا خداوند بر مؤمنين بلا مى فرستد ناشى از محدودنگرى عدّه اى از انسان ها است كه تصوّر مى كنند عالم محدود به همين دنيا است، لذا به مجرّد وارد آمدن سختى و مشكلات، داد سخن در مى دهند كه چرا انسان هاى مؤمن كه محبوب خداوند هستند دچار اين سختى ها و مصائب مى شوند، ولى اگر از فلسفه بلاها اطلاع كافى پيدا كنند و بدانند صبر و استقامت در برابر مصائب چه ميزان اجر و ثواب اخروى به دنبال دارد، ديگر چنين پرسشى به ذهن آنان خطور نخواهد كرد.

خداوند متعال مى فرمايد: «......وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ( 5 ) الَّذِينَ إِذَآ أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَيْهِ رَ جِعُونَ ( 6 ) أُوْلَـئكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ;[2] و بشارت ده به استقامت كنندگان، كسانى كه هرگاه مصيبتى به آن ها رسد مى گويند: ما از خدايم و به سوى او باز مى گرديم، اين ها همان ها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آن ها هدايت يافتگانند.»

پس روشن است عالم، مجموعه از دنيا و آخرت است و سهم دنيا نسبت به آخرت آن قدر كوتاه و ناچيز است كه قابل مقايسه نيست،[3] حال اگر نعمت ها و آسايش مؤمنين در آخرت را در نظر بگيريم به راحتى حكم مى كنيم اين بلاها در مقابل نعمت هاى اخروى هيچ است.[4] براى نمونه شخصى براى قبول شدن در كنكور وقت زيادى صرف مى كند و سختى زيادى را تحمّل مى كند، ولى اين وقت و اين سختى با توجه به سربلند شدن در امتحان و تغيير سرنوشت زندگى او و نیز ديگر فوائد آن، بسيار ناچيز است.

ج) نسبى بودن بلا و نعمت

مصيبت ها و بلاها از جانب خداوند نعمت اند، همان گونه كه نعمت هاى ظاهرى نعمت اند، به اين معنى كه خداوند نعمت ها و در مقابل سختى ها را بر انسان فرو فرستاده و اين ها در واقع وسيله اند براى تعالى انسان، پس آن چه از جانب خداوند به انسان مى رسد خير است و موجب ترقى و كمال انسان است، ولى ممكن است برخى انسان ها با اختيار خود از اين وسائل، زمينه تكامل و تعالى خود را فراهم كنند. پس اين وسائل براى آن ها نعمت خواهد بود، خواه به شكل بلا و مصيبت باشد و خواه به شكل نعمت و رفاه، ممكن است برخى ديگر از اين ابزار هدايت، درست استفاده نكنند كه در اين صورت اين ابزار براى آن ها بلا و نقمت خواهد بود، خواه به شكل مصيبت و بلا باشد و خواه در قالب رفاه و آسايش دنيوى باشد.[5] پس در هر شرائط، نقش اساسى و تعيين كننده را انسان ایفاء مى كند و عكس العمل انسان در برابر آن ها، نعمت يا نقمت بودن را معين مى كند، از اين رو ممكن است آن چه به انسان مى رسد در قالب بلا و سختى ظهور كند، ولى انسان با عكس العمل مناسب به نحو مطلوبى از آن استفاده كند و به تعالى روح خود بپردازد.

شهيد مطهرى در اين باره مى گويد: از اين نكته نبايد غفلت ورزيد، مصائب وقتى نعمت هستند كه انسان از آن ها بهره بردارى كند و با صبر و استقامت و مواجهه با دشوارى هايى كه مصائب توليد مى كنند روح خود را كمال بخشد، امّا اگر انسان در برابر سختى ها فرار را انتخاب كند و ناله و شكوه سر دهد، در اين صورت بلا  براى او واقعاً بلاست.»[6]

* فوائد بلاها

آن چه گفتار گذشته را تأييد مى سازد و فلسفه نزول بلا را براى مؤمنين و اولياء الهى آشكار مى كند، لطف و نعمت پنهان و پوشيده شده در چهره بلا و گرفتارى است، بلاها هر چند به ظاهر سختى و محنت هستند ولى آثار و فوائدى دارند كه آن ها را در رديف برترين نعمت هاى الهى قرار مى دهد، از اين رو در ادامه به ذكر پاره اى از فوائد آن ها اشاره مى كنيم:

*خارج کردن تکبر از قلوب انسان‌ها

 يكى از فوائد بلاها خارج كردن تكبّر و غرور از قلوب انسان ها و جايگزين نمودن تذلّل و خوارى در جانهاست.[7]انسان در طول زندگى خود شاهد تضاد و جنگ دو بُعد جسمانى و روحانى خويش است، و مصائب با نشان دادن ذلّت و فقر انسان به او، او را در اين جنگ يارى مى رساند و زمينه پيروزى بُعد روحانى بر بُعد جسمانى و شهوانى را فراهم مى كند.

*بلاء وسيله تذكّر و يادآورى

 انسان همچون مسافرى است كه در مسير زندگى خود در حركت است و اگر در طول مسير هميشه در رفاه و آسايش باشد ممكن است غفلت بر او چيره شود و او را از مسير اصلى و هدف نهايى باز دارد، از اين رو خداوند كه أرحم الراحمين و از همگان نسبت به انسان مهربان تر است، زنگ بيدار باش را براى انسان در قالب بلا و سختى به صدا در مى آورد و انسان را از عواقب خطرناك ضلالت و گمراهى باخبر مى سازد. خداوند متعال مى فرمايد: «وَلَقَدْ أَخَذْنَآءَالَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْص مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ;[8] و ما نزديكان و قوم فرعون را به خشكسالى و كمبود ميوه ها گرفتار كرديم شايد متذكّر گردند.»

همچنين امير مؤمنان على(ع) مى فرمايد: «انَّ اللّه يبتلى عبادَهُ عند الأَعمال السَيِّئة بنقص الثمرات و حبسِ البركات و إغلاقِ خزائِنِ الخَيْرات ليتوبَ تائبٌ و يُقْطِعَ مُقْطِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ متذكِّرٌ;[9] خداوند بندگان خويش را به هنگامى كه كارهاى بد انجام مى دهند با كمبود ميوه ها و جلوگيرى از نزول بركات و بستن در گنج هاى خيرات به روى آنان آزمايش مى كند.»

* اجر و پاداش اخروى

 بديهى است كه خداوند به كسى ظلم نمى كند «وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّم لِّلْعَبِيدِ;[10] و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمى كند.» و در كتب كلامى و اعتقادى تحت عنوان «اعواض الآلام; عوض هاى سختى ها و رنج ها» بيان شده سختى ها و مصائبى كه از جانب خداوند به انسان ها مى سد در آخرت جبران مى شود. گذشته از اين مطلب صبر و استقامت در برابر شدائد و مصائب و پيمودن راه سعادت و تكامل در شرائط سخت و دشوار، أجر و پاداش اخروى بسيارى را نصيب انسان خواهد نمود، چنان كه در روايتى نقل شده روزى عبداللّه بن ابى يعفور نزد امام صادق(ع) به شكوه و گلايه پرداخت كه من هميشه در سختى و بيمارى به سر مى برم، امام(ع) در جواب فرمودند: «لو يعلم المؤمن ما له من الأجر فى المصائب لتمنّى أنّه قرض بالمقاريض;[11] اگر شخص مؤمن بداند كه پايدارى در برابر مصائب و سختى ها چه اندازه اجر و ثواب دارد آروز مى كند كه بدن او با قيچى قطعه قطعه شود»

*سختى باعث تكامل

 بلاها و سختى ها زمينه ساز سعادت و كمال هستند و به تعبير استاد مطهرى «بدهای ما در خوبى ها و زائيده آن ها هستند.»[12] و در منطق عقل و شرع سختى ها انسان را آبديده مى كنند و او را به آسايش و سعادت مى رسانند و نيروهاى بالقوّه او را در مسير پيشرفت و تكامل به فعليت مى رسانند «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا;[13] همانا به همراه هر سختى آسايش و راحتى است.» آرى اگر انسان در ناز و نعمت و آسايش به سر ببرد نمى توان توقع داشت كه سخت كوش و توانمند شود چرا كه اگر شخصى مى خواهد فنّ شناگرى را ياد بگيرد تا سختى و مرارت فرو رفتن هاى مكرّر در آب را لمس نكند شناگر خوبى نخواهد شد. اميرمؤمنان على(ع) در فرازى از سخنان خود مى فرمايند: «درختان بيابانى (كه از مراقبت و رسيدگى باغبان محرومند) چوب محكم تر و دوام بيشترى دارند درختان باغتان (كه دائماً مراقبت شده اند) نازك پوست و بى دوام ترند.»[14]

* شناخته شدن صابرين

 خداوند متعال مى فرمايد: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَ نَبْلُوَاْ أَخْبَارَكُمْ ;[15] ما همه شما را قطعاً آزمايش مى كنيم تا معلوم شود مجاهدان واقعى و صابران از ميان شما كيانند؟ و اخبار شما را بيازمائيم.»

البته ذكر اين نكته لازم است كه اين آزمايش ها براى علم پيدا كردن خداوند نيست چرا كه خداوند بر همه چيز عالم است، بلكه براى آشكار شدن چهره انسان ها براى خودشان و ديگران است تا در روز قيامت حجّت و دليل بر همگان تمام باشد. در حديثى از امام رضا(ع) نقل شده كه در مورد قول خداوند «لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً;[16] تا بيازمايد كه كدامين يك از شما نيكوكارتريد.» فرمودند: خداوند بندگانش را خلق كرد تا آن ها را بواسطه تكليف كردن طاعت و عبادتش، آزمايش كند، ولى نه براى تجربه و علم پيدا كردن، چرا كه خداوند پيوسته عالم به هر چيز است.»[17]

 

 



[1]. اصول كافى، كلينى، دارالكتب الاسلاميّه، ج 2، ص 444.

[2]. بقره، 155ـ157.

[3]. ر. ك به نهج البلاغه، خطبه 32.

[4]. «قُلْ مَتَـعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالاَْخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى; بگو: سرمايه زندگى دنا ناچيز است و سراى آخرت براى كسى كه پرهيزگار باشد بهتر است.» نساء، 77.

[5]. ر.ك به مجموعه آثار، مرتضى مطهرى، صدرا، ج 1، ص 183.

[6]. مجموعه آثار، همان

[7]. نهج البلاغة، خطبه 238.

[8]. اعراف، 30.

[9]. نهج البلاغه، خطبه 143. برخی از نسخ بدین صورت است: ویقلع مقلع (شرح نهج البلاغه بحرانی جزء 3ص182خطبه 142)

[10]. حج، 10.

[11]. اصول كافى، همان، ص 255، و بحارالأنوار، مجلسى، ج 64، ص 212.

[12]. مجموعه آثار، همان، ص 174.

[13]. انشراح، 5.

[14]. نهج البلاغه، نامه 45.

[15]. محمد، 31.

[16]. ملك، 2.

[17]. التوحيد، شيخ صدوق، جامعه مدرسين، ص 320، ح 2، و بحارالانوار، همان، ج 4، ص 80.

مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha